اسلام رهبرزندگى
قسمت هفتم
استاد محمد محقق بلخی
ضرورت نظام اسلامى :
شهيد پس از تبيين اين موضوع كه "نظام اسلامى براساس دين" باىستی استوارباشد، به طرح نياز مندى مسلمانان به نظام اسلامى پرداخته به ضرورت آن، براساس دلايل زير كه اختصارا مطالعه ميكنيد اشاره ميكند:
اول: براى ايجادانسجام ميان قانونگذارى و عقيده..چون مسلمانان با اسلام بيشتر از هر نظامى أنس وآشناى و پيوند عاطفى دارند.
دوم: براى ايجاد توافق، ميان زمينههاى روحى و اجتماعى در زندگى انسان مسلمان. زيرا نظام و سيتمهاى اجتماعى ديگر تنها به علاج روابط اجتماعى، نه نيازهاى روانى تربيتى و رابطه تأثير گذار انسان با خدا..بسنده مىكنند، در عين حالى كه فرد مسلمان، غير از اسلام، منبع مطمئن و انسجام بخشى براى تنظيم زندگى ونياز روحى خود ندارد. چون براساس قوانين وضعى كه نگاه يكبعدى دارد نميشود اطمنان كامل پيدا نمود.."ألا بذكر الله تطمئن القلوب" رعد، 28
سوم: پايه گذارى رژيم اسلامى و ساختار منسجم، با معقدات وتاريخ دينى خود، به مبارزات كه أمت در زندگى كنونى خويش با استعمار كافر دارد، كمك خواهد كرد، تا اعتماد به مبانى مذاهب احتماعى ديگر، كه وجدان فرد مسلمان همسنخى و سازگارى زيادى باآن نداشته و اصالت واستقلال فرهنگى در آن ناديده انگاشته ميشود.
گرايشهاى ناسيوناليستى، سوسياليستى وليبراليستى كه در جهان اسلام براى رهاى از شر حكام ليبرال وديكتاتور به وجود آمد تجربه دور باطل و متزلزلى بود كه نمىتوانست پاسخگوى نيازها وخلاءهاى فكرى وفلسفى باشد. زيرا نه سوسياليسم داراى مبانى و جهانبينى است و نه هم تركيبى از سوسياليسم ياليبراليسم.
اسلام بابر دوش گرفتن مشعل پرتو افزايى انوار درخشان هدايت كه هدفش اقامه دولت امت براساس همگرايى فكرى با شيوه تربيت اعتقادى است، اين وظايف را نبايد ناديده بگيرد:
-1هدايت انسان بر اساس همان قاعده فكرى وتربيت و مديريت وى بامكانيسم ارزشى- انسجام بخشى ميان انديشه و رفتار و.
-2كنترل و مراقبت بيرونى وى براى صيانت از خطرها و لغزشها، براساس همان اصول(انديشه، مديريت و آموزش دائمى) واين برترى آموزهها وروش پرورشى اسلام را بر جهانبينى دگماتيستى ويكزاويه نگرانه، تبيين و تثبيت ميكند. چون آموزش و آگاهى بخشى اسلام، برگرفته از جهانبينى كلان و عميق و جامع اخلاقى، سياسى واقتصادى درونساز جامعه پرداز است، نه صورى وتشريفاتى.
پاردادوکس متغییر وثابت و پاسخ شهید صدر:
ولى به جهت ارتباط اين بحث با موضوع ثابت و متغير در دين، بازهم بر اساس آنچه شهيد، در نقد ناسازگارى اسلام با تحولات زندگى اشاراتى دارد، كه با اختصار به آن ميپردازيم.
دراين جانخست به اصل شبهه وسپس به پاسخ شهيد به آن پرداخته خواهد شد.
شبه أفكنان ميگويند: اسلام چگونه مشكلات اقتصادى را اداره ميكند در صورتى كه پس از 14قرن تحولات زيادى رخ نموده وامور ادارى بشر، پيچيده شده است. شهيد مىنويسد:اسلام توان رهبرى زندگى و سازماندهى آن را در ضمن چهار چوبهاى زنده خويش دارد.
عناصر ثابت -أحكام منصوص و ومصرح دركتاب وسنت.
عناصر پويا، متحرك و انعطاف پزير، كه از آن براساس ويژگى و خصوصيت مرحله ونياز مورد نظر كمك گرفته ميشود.
اجتهاد و اختيارات حاكم شرع دوعامل مهم براىتحرك بخشيدن به عناصر پوياى اسلام است ([1])
در اديان الهى "سنت" بمعناى توقف در تفكر نيست "اصلها ثابت وفرعها فى السماء" ابراهیم،24 درجهان تغيير وجود دارد اما با مدار وقوانين ثابت وسازگار باتغيير. وفهمما از اصول ثابت است نه متغير.
[1] -المجموعة الكاملة: /12الاسلام يقود الحياة/ 43
:: موضوعات مرتبط:
دینی ,
,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
